پایان 10 ماهگیت
عزیزم، گلم ،عشقم
10 ماهگیت هم تموم شد وامروز وارد 11 ماهگی شدی
امشب مهمون داشتیم خاله پری اینا و خاله سکینه اینا و مادر و خاله اکرم و مامانی اینا با دایی علی و دایی احمد خونمون بودن
امروز 22 مرداد بود و تو وارد 11 ماهگی شدی
عسلم همین امشب وقتی مهمون داشتیم 4 قدم راه رفتی و ما همگی کلی ذوق کردیم و برات دست زدیم
عزیزم الان دیگه برا خودت خانمی شدی
بدون کمک چند دقیقه می ایستی ،مثل فرفره 4دست و پا میری،تا بت میگیم هانیه دست دسی کن یا بای بای کن یا سرسری کن سریع همون کار رو میکنی و وقتی بت میگم اونی که دستته بده مامان میاری و میدی به مامان
دیگه اینکه خیلی کنجکاو شدی یا توی کابینتی یا توی قفسه کتابا یا توی اتاق مشغول خراب کاری
و هر روز شیرین تر میشی قربونت برم ....
شرمنده گلم عکسای جدیدت رو هنوز فرصت نکردم بریزم روی سیستم در اسرع وقت یه عکس ازت میزارم.